باز هم زلزله ٬ بازهم قلب های که ترک می خورند . ناگاه مبهوت می شویم .
غصه ی بچه های بم را فراموش نکرده ایم که ...
زلزله ای دیگر زرند را ... دوباره اشک ٬ دوباره غصه هایی که در دل همه ی ما ضرب
می شوند . باز هم چشمانی به انتظار یاری ما ... باز هم دستانی که سرما رهایشان
نمی کند . اگر آن خانه ٬ خانه ی من بود . اگر آن پدر ... اگر آن مادر ... و ...
هم وطن تو همیشه آمده ای همه جا و امروز نوبت کرمان تا کریمان قیامی دوباره
داشته باشند .
سلام آقای عزیزی استاد بزرگوار ممنون از لطف و مرحمت شما خوشحال شدم از تبریکات حقیقی و مجازی شما .................اما یه مطلبی رو باید متذکر بشم اگه تو وبلاگ دیگران نظر می دین تو قسمت مخصوص آدرس وبلاگ خودتون هم بنویسین.
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد .