باورت می شود به همین سادگی سال هشتاد و چهار فرا رسید و سال هشتاد 
   و سه
 به کوزه ی تجربه ریخته شدتا روشنگر آینده باشد .
  
 راستی سال هشتاد و سه را چه گونه دیدی ؟ آیا کسی تو را پدرصدا کرد ؟
   آیا صدای مامان، مامان، خستگی روزانه ات را  فرو نشاند ؟
   آیا با تولد نوه ای دیگر، پدر بزرگ بزرگی 
 شده ی؟ و آیا ...

   فقط یک لحظه آینه ی سال گذشته را فرا روی خود قرار دهیم و ببینیم این تندیسی
   را که به آن دل بسته ایم آن گونه که دلمان می خواست بود و اگر نبود پس دارویی
  لازم است .
  شاید بپرسی راستی چه دارویی؟ آن را تو خود بهتر می دانی فقط از
  یک سالت آینه بساز. بساز، بساز تا ببینی آن کسی را که می دانی می تواند  زیباتر،
   مهربان تر،
دوست داشتنی تر و با صفا تر باشد .

نظرات 3 + ارسال نظر
سهیک پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:50 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

بادرودفراوان برشما...درست است ولی اینگونه که برماه وسال ما بدون بهره..افزون می شود..بیماری فراتر از یک عفونت حزئی است..بیماری مهلکی است که شاید تنها رندان! از آسیب آن در امان بمانند...سالی خوش پیش روی شما باشد.

گل پسر سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:17 ب.ظ http://aref1355.blogsky.com

سلام استاد
امیدوارم سال پر باروپراز موفقیت داشته باشی.
ما رو فراموش نکن استاد
سری بزن.ممنون میشم

داداش کوچولو پنج‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:48 ب.ظ http://dor.blogsky.com

سلام وبلاگ جالبی دارید . منم سال نو را به شما تبریک میگم و امیدوارم از هر سال پر بارتر باشه . به خانواده و دوستان سلام برسون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد