ماه قرآن
رمضان راز دلم را به سحر گفت ، ولی
مرغ شب نغمه ی خود طور دگر گفت ، ولی
صوت و آوای مؤذّن به فضا می پیجید
شیخ و ملّا همه از روز گذر گفت ، ولی
آن شب از مهر تراویح دلم پر شده بود
پند پردل که چو حلوا و شکر گفت ، ولی
بوی ریحان بهشتی همه جا می آمد
روح او شاد که از روز سفر گفت ، ولی
تو پر از قدر ، شب قدر ، تو خود ، قدر بدان
ماه قرآن چه خوش از ترک کپر گفت ، ولی
خوش نظر می کند آن روز به رویت سبحان
که عزیزی شعر با دیده ی تر گفت ، ولی