باورت می شود به همین سادگی سال هشتاد و چهار فرا رسید و سال هشتاد 
   و سه
 به کوزه ی تجربه ریخته شدتا روشنگر آینده باشد .
  
 راستی سال هشتاد و سه را چه گونه دیدی ؟ آیا کسی تو را پدرصدا کرد ؟
   آیا صدای مامان، مامان، خستگی روزانه ات را  فرو نشاند ؟
   آیا با تولد نوه ای دیگر، پدر بزرگ بزرگی 
 شده ی؟ و آیا ...

   فقط یک لحظه آینه ی سال گذشته را فرا روی خود قرار دهیم و ببینیم این تندیسی
   را که به آن دل بسته ایم آن گونه که دلمان می خواست بود و اگر نبود پس دارویی
  لازم است .
  شاید بپرسی راستی چه دارویی؟ آن را تو خود بهتر می دانی فقط از
  یک سالت آینه بساز. بساز، بساز تا ببینی آن کسی را که می دانی می تواند  زیباتر،
   مهربان تر،
دوست داشتنی تر و با صفا تر باشد .